در وقت ولادت حضرت حسين بن علي(ع) لوح سبزي از زمرّد را از آسمان به ايشان هديه کردند. در آن لوح اسامي جملة حضرات معصومان(ع) و اوصيا و فرزندانشان آمده بود. خداوند در اين لوح زمرّدين، آنگاه که به ذکر نام حضرت صاحب الزّمان(عج) و اصحاب ايشان مي‌رسند، با لفظ «او

گروه فرهنگي مشرق - آن روزي که اميرمؤمنان، علي(ع) در خطبة 92 فرمود، «سلوني قبل ان تفقدوني» بپرسيد از من قبل از آنکه از ميان شما بروم. سوگند به خدايي که جانم در دست اوست، هيچ چيزي را از امروز تا قيامت از من نمي‌پرسيد مگر اينکه شما را از آن با خبر مي‌سازم»، جماعتي بي‌خرد که پيش‌تر از نوکِ ‌بيني خود را نمي‌ديدند، از آن آيت کبراي خداوندي تعداد موي سر و صورت خود را مي‌پرسيدند.

افق ديد علي(ع) که مي‌فرمود: سلوني عن طرق السموات فانّي اعرفُ بها من طرق الأرض؛ از من بپرسيد از راه‌هايي که در آسمان‌هاست. به يقين که من به آن راه‌ها آشناترم تا راه‌هاي زميني» کجا و آنان کجا؟ دانشمندان ستاره‌شناس بر اين باورند که تا زماني که بشر روي زمين باشد و ستاره‌شناسان به تحقيق نجوم بپردازد، هيچ گاه به محاسبة کلّ کهکشان‌ها و تعداد ستاره‌ها دست نخواهند يافت.

همة آنچه که تاکنون با استفاده از همة ابزار و تکنولوژي فوق مدرن از مشاهدة کهکشان‌ها و سيّاره‌ها و ستاره‌ها به دست آمده، تنها بخشي از اجرام سماوي است.

نور ستارة دوردست‌ترين کهکشاني که توسط تلسکوپ فضايي شناخته شده، بعد از 13 ميليارد سال به زمين مي‌رسد. معلوم نيست اگر تلسکوپ قوي‌تري به فضا برسد و پشت اين کهکشان چه تعداد کهکشان ديگر را کشف خواهند کرد.

اگرچه سخن امام علي(ع) تنها ناظر علم و آگاهي ايشان از راه‌هاي آسماني دنيا نيست و ساير عوالم متافيزيکي را هم شامل مي‌شود، امّا بد نيست ببينيم در همين آسمان بالاي سر ما و پيرامون ما که در آن شناوريم و امام بر همة دقايقش آگاهي داشت، چه مي‌گذرد.

تعداد کهکشان‌هاي بزرگ اين آسمان رفيع 350 ميليارد عدد است به فاصلة هر کهکشان تا کهکشان ديگر، 20 برابر قطر کهکشان است و در ميان هر کهکشان،‌ فاصلة هر ستاره تا ستارة ديگر، 10 ميليون برابر قطر ستاره است، کهکشان راه شيري که کهکشاني متوسط است و منظومة شمسي ما را در خود جاي داده، 200 ميليارد ستاره دارد. شايد تعجّب کنيد اگر تعداد احتمالي ستاره‌ها را به شما بگويند. تعداد ستاره‌ها بين 1022 (ده به توان 22) تا 1024 (ده به توان 24) است؛ يعني بيست و چهار صفر جلوي عدد ده بگذاريد. (ده سکسيتليون تا يک سپتليون) البتّه تعداد سيّاره‌ها را به آن اضافه کنيد؛ يعني بين 1011 تا 1012 سيّاره.

اگر توانستيد تعداد سلول‌هاي بدن را بشماريد مي‌توانيد تعداد ستاره‌ها را هم بشماريد.

تازه، از ميان آن همه سيّاره، تاکنون تنها، 500 سيّاره را بشر کشف کرده است.

تعداد ستارگاني که با چشم غيرمسلّح براي ما قابل رؤيتند، از 7000 ستاره تجاوز نمي‌کند. حال اگر در شبي صاف و غيرمهتابي ستارگان قابل رؤيت را رصد کنيد، عدد آنها به بيشتر از 3000 عدد نمي‌رسد.

تلسکوپ رصدخانة «مونت ويلسون» در «کاليفرنياي ايالات متّحده» که نسبتاً نيرومند است و آينه‌اي به قطر ده متر و نيم دارد، تعداد ستارگان قابل رؤيت ما به 500 ميليون مي‌رسد؛ يعني اگر براي شمارة آنها از غروب تا سپيده‌دم وقت صرف کنيم و در هر ثانيه يک ستاره را حساب کنيم، تقريباً يک قرن طول مي‌کشد تا ستاره‌هاي موجود در دايرة ديد اين تلسکوپ را شماره کنيم، با يک حساب سرانگشتي معلوم مي‌شود که چهل هزار سال طول مي‌کشد تا بشر تنها ستاره‌هاي موجود در کهکشان راه شيري را شماره کند.

خورشيد، يکي از 200 ميليارد ستاره‌اي است که فقط در کهکشان راه شيري وجود دارد. در اين کهکشان 400 ميليارد ستاره وجود دارد.

گمان مي‌کنم حالا تا حدّي بتوان تصوّري دور از دايرة علم امام علي(ع) دربارة راه‌هاي آسماني به دست آورد که فرمودند: «از من بپرسيد از راه‌هايي که در آسمان‌هاست. به يقين که من به آن راه‌ها آشناترم تا راه‌هاي زميني.»

حال چه به شما دست مي‌دهد که وقتي براي عرض ادب و سلام، امام زمان(عج) را خطاب کرده و عرض مي‌کنيم: «السّلام عليک يا ناظر شجره طوبي و سدره المنتهي؛ سلام بر شما، اي آنکه چشمان شما ناظر شجرة طوبي و سدرة المنتهي است.» (بحارالأنوار، ج 8، ص 133؛ مفاتيح الجنان، زيارت مخصوص سرداب، ص 495)

يعني افق ديد شما از تمامي عوالم مي‌گذرد و نظاره‌گر شجرة طوبي و سدرة المنتهي مي‌شود. حضرت وليّ عصر(ع) با ديدگان عين اللّهي خويش بر تمام هستي، از دل خاک تا افلاک، بر درخت طوبي و سدرة المنتهي که در آسمان هفتم جاي دارد ناظرند و آن حجّت خداوند، به محبّت در قلب و جان مردمان و ياوران خود، آگاه و داناست. آن ذخيرة الهي ديدگان خداوند است. همه چيز در محضر ايشان حاضر است.

نه تنها همة عوالم و موجودات مستقر در هر يک از عوالم، نزد امام حاضرند؛ بلکه جملگي به واسطة ايشان و توسط ايشان روزي مي‌خورند، مگر بارها نشنيده و نخوانده‌ايم که «بيمنه رزق الوري؛ به يمن وجود حضرت امام عصر(عج) است که رزق و روزي تأمين مي‌شود.»

از آن مهم‌تر، به وجود ايشان است که دنيا باقي است: الّذي ببقائه بقيت الدّنيا و به حضور ايشان است که آسمان و زمين ثابتند. بوجوده ثبتت الارض و السّماء؛ که اگر چنين نبود و ايشان حضور نداشتند به قول مبارک حضرت اباعبدالله، امام جعفر صادق(ع)، «لولا الحجّه لساخت و الأرض باهلها؛ زمين اهل خودش را مي‌بلعيد.»

هم ايشان مي‌فرمايند: «ما اهل البيت، آن نعمتي هستيم که خدا به سبب ما بندگان را نعمت داده است... و اين نعمتي است که منطقع نمي‌شود و خداوند از حقّ اين نعمت که به ايشان (بندگان) ارزاني داشته؛ يعني پيامبر(ص) و عترت، سؤال مي‌کند.» (تفسير نورالثّقلين، ج 5، ص 663)

در اصول کافي، باب الحجّه، آمده است، دنيا و هر چه در آن است متعلّق به خدا و رسولش و ما اهل بيت(ع) است.

پس هر که چيزي از مال دنيا به دست آورد بايد تقواي خدا پيشه کند و حقّ خداي تبارک و تعالي را ادا سازد و با برادرانش نيکي کند و اگر چنين نکند، خدا و رسولش و ما از او بيزار خواهيم بود. «اصول کافي، باب الارض کلها للامام، ج 2)

اين همان معني نعمات و خيرات است که به بيان امام هادي(ع) سرچشمه، ابتدا، انتها، اصل، فرع و معدنش وجود مقدّس حضرات معصومان(ع) است. آنجا که فرمودند: ان ذکر الخير کنتم اوّله و اصله و قرعه و معدنه و ماواه و منتها

چه حيف که دانسته و ندانسته درس‌آموز و دست‌آموز قبيلة شرک و نفاق شده‌ايم. سوراخ دعا را گم کرده‌ايم و براي رفع حوائج و مضايق به سراغ صاحب نعمتمان نمي‌رويم. گويا به خود وانهاده شده‌ايم. اگر چنين نبود که چنين وضع و روزگاري نداشتيم. غرقة دخان و دود، زندگي را از روزنه‌هايش تنفّس مي‌کنيم و يک نفس به ياد صاحب نعمت خود نمي‌افتيم.

در عجب بايد بود از ساکنان دياري که آنها را متذکّر اصل و فرع و معدن و مأواي خيرات و نعمت‌ها شده‌اند، امّا در ازدحام و اضطرار، تنها راه خلاصي را در تعطيل کردن‌هاي پي در پي جست‌وجو مي‌کنند. پس اين مؤمنان و نمازگزاران کجايند؟ تا در شبي دست بر دعا بردارند و از صاحب خود خلاصي را بخواهند؟

در وقت ولادت حضرت حسين بن علي(ع) لوح سبزي از زمرّد را از آسمان به ايشان هديه کردند. در آن لوح اسامي جملة حضرات معصومان(ع) و اوصيا و فرزندانشان آمده بود.خداوند در اين لوح زمرّدين، آنگاه که به ذکر نام حضرت صاحب الزّمان(عج) و اصحاب ايشان مي‌رسند، با لفظ «اوليايي» ياران و اصحاب حضرت را به خود نسبت مي‌دهد و مي‌فرمايد: «با ايشان تمامي فتنه‌هاي تاريک را دفع مي‌کنم و به واسطة ايشان فتنه‌ها و زلزله‌ها را برمي‌دارم.»

از بس به خودمان مغرور و به خود مشغوليم، فراموش کرده‌ايم که: «الأمام الأنيس الرّفيق و الوالد الشّفيق و الاخ الشقيق و الأمّ البرّه الصّغير و مفزع العباد في تداهيد النّار؛

امام يار همراه و موافق و پدر مهربان و مشفق و برادر صميمي است، مادري است که به کودک خردسالش سخت مهر مي‌ورزد پناه بندگان بي‌پناهي است که در سختي‌ها و رنج‌ها و مصيبت‌هاي مرگبار راه به جايي ندارند.» (تفسير امام عسکري(ع)، ص 112)

حضرت امام حسن عسکري(ع) فرمود: اي احمد بن اسحاق به درستي که خداوند خالي نگذاشت زمين را از حجّت از زمان حضرت آدم و نخواهد گذاشت تا اينکه قيامت به پا شود. به سبب آن حجّت بلا را از زمين دفع مي‌کند و به خاطر او باران را نازل مي‌کند و به وجود او زمين برکاتش را بيرون مي‌دهد. (کمال الدّين، ج 2، ص 56)

به دليل اين جايگاه رفيع و منيع حجّت حيّ خداوند است که راه خروج شيعيان از تنگي و سختي را دعا براي فرج و تعجيل در ظهور امام عصر(عج) اعلام فرمودند: «و اکثر الدّعا بتعجيل الفرج فانّ ذلک فرجکم؛ و بسيار دعا کنيد براي تعجيل در فرج من که همان ماية گشايش براي شماست.» (همان، ص 485)

کجايند مرداني که از خويش بيرون آمده، دست دل به سوي آسمان دراز کنند و فرج امام را از خداي بزرگ طلب کنند؟ کجايند مرداني که خداوند آنان را «اولياي» خود خواند و به واسطه و طلب ايشان برطرف کردن فتنه‌ها و زلزله‌ها و مضايق را بر خود واجب شناخت.

اولياي حضرت، کار «عاصف بن برخيا» مي‌کنند. شايد ولي شناسان از ميان ما رفته‌اند که چنين مبتلاييم. همين ساعات روز جمعه را غنيمت بشماريد و با نمازي استغاثه به درگاه حضرت بياوريد. باشد که دعاي شکسته دلي مستجاب شود. ان‌شاءالله.

*راديو معارف 12/9/89
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس